Bandar Abbas, IRAN
Sunday, July 22, 2007
شرق از سیستان تا تهران

"شرق" در ابتدا نشریه ای محلی در استان سیستان و بلوچستان با مدیر مسوولی "محمد رحمانیان" بود که پس از طی مراحل قانونی، در سال 1382 به صورت ملی منتشر شد.

نخستین شماره شرق به این صورت، با نظارت مستقیم محمد عطریانفر در دوم شهریور ماه 1382 به روی دکه ها رفت و به سرعت مورد استقبال قرار گرفت. سردبیری این روزنامه را "محمد قوچانی" بر عهده داشت و دبیران برخی از سرویس های آن عبارتند بودند از: عبدالرضا تاجیک (سیاسی)، محمد رهبر (اجتماعی)، حمیدرضا ابک (اندیشه)، کاوه فیض اللهی (علم)، احمد غلامی (ادب و هنر)، امیر حسین رسائل (اقتصاد)، آرش راهبر (ورزش) و عباس کوثری (عکس(.

شرق در مدت کوتاهی توانست به تیراژ بالایی دست یابد و به خصوص در میان قشر نخبه و دانش آموخته مخاطبان زیادی پیدا کند.

"شرق" تا پیش از این دوبار توقیف شده بود که در خلال توقیف پیشین، بسیاری از نیروهای آن به خصوص "محمد قوچانی" جذب روزنامه "هم میهن" شدند. هم میهن نیز چندی پیش به دستور قضایی توقیف شد

با توجه به مطلب آغازین میخواهیم با همدیگر نیم نگاهی هر چند کوتاه و مختصر به روزنامه های محلی استان هرمزگان بیاندازیم

با مقدمه بالا و به مناسبت روز خبرنگار بهانه ای دست داد تا نیم نگاهی به اوضاع و احوال نشریات محلی هرمزگان بیاندازیم اما در این میان سوال مهمی که مطرح میشود این است که آیا مطبوعات محلی موفق به رشد فرهنگی، اجتماعی جامعه شده اند آیا زبان گویای مردم این خطه بوده اند آیا در پیشرفت های اقتصادی و عمرانی استان نقش بسزایی ایفاء کرده اند؟ برآیند کیفی مطبوعات محلی استان نسبت به استانهای دیگر بسیار ضعیف و حتی میتوان گفت در شکل و قواره و اندازه همچنین استان با سوژها های ناب تجاری و اقتصادی نیست و تاکنون از ایده آلهای خود به دور و محروم مانده که شاید ناشی از ضعف مدیران اصحاب رسانه و یا ضعف دانش آنها باشد به هر حال ما در اینجا به نکاتی و مسائلی اشاره خواهیم کرد که سخت گریبان گیر نشریات محلی هرمزگان است نکاتی اولیه و ساده که پرداختن به آن در حرفه روزنامه نگاری کمی جای بحث و تامل دارد

· دریچه نگاه به روزنامه داری در این استان از جنس تجاری و داشتن و نداشتن توجیهات اقتصادی و زنگ تفریحی برای مدیر مسئولان آن است که با امتیازات آن به نان و نوایی برسند و به بهانه چاپ و نشر روزنامه و احداث چاپخانه (قرار بود در چهار راه نخل ناخدا احداث شود که تبدیل به یک واحد تجاری و مسکونی گردید) از امکانات و زمینه های کلان مرتبط به آن جهت تامین منافع شخصی و بازاری خود و پربار تر نمودن اندوخته های خود و سرمایه گذاری در زمینه های دیگر که سودهی بیشتر دارد استفاده وافر ببرند بدون یک ذره احترام به شعور مردم این سامان

· عدم دلسوزی و پیگیری جهت حل مشکلات استان بمنظور رشد و اعتلا و کمک به پیشرفت استان

· عدم ریسک پذیری مطبوعات محلی و ایجاد حرکتهای نوین و به دور از تکرار

· دادن اطلاعات کلیشه ای و اطلاعات سوخته و دسته چندم با فاصله زمانی زیاد مربوط به موضوع به مخاطبان که با تاریخ انتشار روزنامه هیچ سنخیتی ندارد و جالب تر اینکه کپی برداری و درج اخبار و مقالات مشابه در روزنامه های همدیگر

· غلطهای املایی و انشایی زیاد که این اواخر سیر صعودی دارد

· نداشتن و نشناختن منابع خبربکر و موثق

· نداشتن اطلاعات کافی و کارشناسانه تهیه کننده خبر از خبر مربوطه

· به روز نبودن دانش و نداشتن سطح علمی و سواد بالا افراد شاغل در روزنامه ها که به حساب اهل قلم هم هستند!؟

· نبود روزنامه نگاران حرفه ای و عدم جذب افراد کارشناس و نخبه بسیار وزین و شایسته عمل حتی در روزنامه ای مثل صبح ساحل و همچنین انگیزه نداشتن برخی از اهل قلم باسواد استان جهت قلمفرسایی و خدمت رسانی به مطبوعات و یک نوع بی تفاوتی به شهر و شهروندان خود

· فقدان و نبود مطالبی جذاب که خواننده را به سر ذوق آورد و آن هم به دلیل نبود اهل قلم درست وحسابی

· عدم توان رقابت با مطبوعات کشوری

· صفر بودن ابتکار و خلاقیت در نشریات محلی

· عدم حرکت جامع و کامل در جهت شناساندن فرهنگ بومی استان به نسل جوان و همچنین احیای تالیفات خاک خورده فرهنگ داران قدیم استان


Published by Bandar Abbas @ 1:20 PM   0 comments
 
درباره وبلاگ

این نوشته ها در مردادماه سال 1386 آغاز شده و تاملی است درباره بعضی از مسائل کنونی بندرعباس و بندریها که با خلوص و تواضع بر این صفحه آمده است، و امید می رود که با همان نسبت با خلوص و گشاده نظری خوانده شود. جهت گیری خاصی در آن نیست، نه بر ضد جریانی است، و نه به سود جریانی دیگر. نوشته ای است که کوشیده است تا بر فراز این ملاحظات حرکت کند. به ایسم ها و شعارها کاری نداشته، و این بلند پروازی را به خود اجازه داده که در حد توان بر بنیاد بتند. به حکم فریضه نتوانسته است که پدید نیاید. وضع بچه ای را داشته است که چون زمان زادنش فرا رسید، مادر قادر نیست که او را نزایاند، ولو دردناک باشد، و ولو کسانی نگویند (( قدم نو رسیده مبارک)). این نوشته فقط به بیان بعضی واقعیات پرداخته، راه و برنامه ای نخواسته است نشان دهد؛ وقتی موانع زدوده شد، راه و برنامه روشن است. این عبارت آندره ژید حاوی حقیقتی است "همه چیزها گفته شده اند، ولی چون گوش شنوائی نبوده، پیوسته باید از نو گفت". روال بر این است موضوع مطلب بعدی را فقط تیتر میکنیم و در روزهای آینده با نوشتار خود راجع به موضوع خواهیم پرداخت و در این فاصله زمانی شما هم میتوانید نقطه نظرات خود را درباره موضوع به ما ارسال نمایید.

Last Entries
Archieves
Home News Forum Contact Me
Shout Box
Put Here
Link
Title
Edit Here
Designed by
Credit
Pro Blogger Template